پایگاه ثقلین

مرجعی برای نقد و بررسی و روشنگری

پایگاه ثقلین

مرجعی برای نقد و بررسی و روشنگری

پایگاه ثقلین
مرجعی برای نقد و بررسی و روشنگری:

‎ ←احادیث ائمه اطهار علیهم السلام
‎ ←پاسخ به برخی شبهات دینی
‎←نقد و بررسی فلسفه ملاصدرا
‎←اشکالاتی بر عرفان و تصوف

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است




این سخنی که خواندید از کتاب ممدالهمم استاد حسن زاده می باشد که بیان میدارد هیچ یک از علما وحکما بر معرفت نفس اطلاع نیافتند مگرپیامبران وصوفیه یعنی پیامبران و صوفیان در کنار هم به معرفت الهی رسیده اند و شما می توانید معرفت نفس را از صوفیه یاد بگیرید دریک صفحه از کتاب ایشان یعنی صفحه ۳۱۱  انحرافات واشکالات متعددی می بینید که متاسفانه مریدان متعصب این آقایان هیچ قبول نمی کنند. دیگر باید به چه زبان وبیانی گفت که اهل بیت علیهم السلام به شیعه تاکید کردند که حتی میل به صوفیه همه نداشته باشیم چه رسد به  اینکه آنها را مانند پیامبران بدانیم .

وَ فِی الصَّحِیحِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ عَنِ الرِّضَا علیه السلام  أَنَّهُ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام  قَدْ ظَهَرَ فِی هَذَا الزَّمَانِ قَوْمٌ‏ یُقَالُ‏ لَهُمُ‏ الصُّوفِیَّهُ فَمَا تَقُولُ فِیهِمْ قَالَ إِنَّهُمْ أَعْدَاؤُنَا فَمَنْ مَالَ فِیهِمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ یُحْشَرُ مَعَهُمْ وَ سَیَکُونُ أَقْوَامٌ یَدَّعُونَ حُبَّنَا وَ یَمِیلُونَ إِلَیْهِمْ وَ یَتَشَبَّهُونَ بِهِمْ وَ یُلَقِّبُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ یُأَوِّلُونَ أَقْوَالَهُمْ أَلَا فَمَنْ مَالَ إِلَیْهِمْ فَلَیْسَ مِنَّا وَ إِنَّا مِنْهُمْ بِرَاءٌ وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ وَ رَدَّ عَلَیْهِمْ کَانَ کَمَنْ جَاهَدَ الْکُفَّارَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه واله‏ 

إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات / ج‏۴ / ۲۰۴ / الفصل الخامس و الثلاثون …..  ص : ۲۰۴

به سند صحیح از «احمد ابن محمد بزنطی» روایت کرده­اند که مردی به امام صادق(ع) عرض کرد: در این زمان قومی پیدا شده­اند که به آن­ها صوفی می­گویند. درباره آن­ها چه می­فرمایید؟
امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: آن­ها (صوفیان) دشمنان ما هستند، پس هر کس به آن­ها میل کند، از آنان است و با آن­ها محشور خواهد شد و به­ زودی کسانی پیدا می­شوند  که ادعای محبت ما را می­کنند و به ایشان نیز تمایل نشان می­دهند، خود را به ایشان تشبیه نموده و لقب آنان را بر خود می­گذارند و گفتارشان را تأویل می­کنند.بدان که هر کس به ایشان تمایل نشان دهد از ما نیست و ما از او بیزاریم و هر کس  آنان را رد و انکار کند مانند کسی است که در حضور   پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با کفار جهاد کرده است.»

به سند صحیح از احمد بن محمد بزنطی روایت کرده اند که مردی به امام صادق (سلام الله علیه) عرض کرد در این زمان قومی پیدا شده اند که به آن ها صوفی می گویند درباره ی آن ها چه می فرمایید؟ امام در پاسخ آن ها فرمودند:

سفینه البحار، ج۲، ص۵۷- حدیقه الشیعه، ص۳- ۵۶۲ – الإثنی عشریه، ص۳۲- شرح نهج البلاغه خویی، ج۶،ص۳۰۴٫

در واقع دراینگونه نوشتارها نوعی دعوت  مردم به سوی صوفیه است چرا که در شرایط فعلی دسترسی به پیامبران نیست ولی شما به راحتی می توانید به این آقایان دیدار داشته باشید وشاید یکی از دلایلی که برخی از فلاسفه وعرفا برای ملاقات مردم با ایشان مراحلی قرار می دهند همین باشد که خود را مانند پیامبران می دانند البته در این یک صفحه از کتاب اشکالات وانحرافات زیر را می بینید:

۱-تبلیغ وترویج صوفیه

۲-جایگزینی صدور به جای خلقت

۳-برداشت واستفاده شخصی از حدیث

۴-عینیت خالق ومخلوق

۵-جعل اصطلاح

۶-توهین به متکلمین

۷-ترجمه انحرافی (البته نا خواسته خود اعتراف به صوفی بودن اهل عرفان کرده است)

۸-خلقت برصورت پروردگار

۹-استفاده از آیه وتفسیر به رای

۱۰-توهین به رسولان الهی وهم ردیف قراردادن آنان با صوفیه

۱۱-نوعی تاکید بر ادامه نبوت توسط صوفیه

۱۲-جایگزینی طریق خود به عنوان روش صحیح بهجای طریق اهل بیت علیهم السلام

۱۳-رداندیشه وتفکروتعقل وجایگزینی آن بامکاشفه وشهود

۱۴-تبلیغ  استفاده ازنظریات افرادی منحرف مانند ابن عربی وشبستری واستفاده از نظریات آنان بدون تعقل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۸

کتاب عروه الوثقی، مهمترین تالیف و کتاب فقهی آیه الله سید محمد کاظم یزدی به حساب می آید، به گونه ای که کمتر عالمی است که این کتاب رانزد خود نگهداری نکند. این اثر فقهی به حدی معروف است که مؤلف آن نزد همگان، به خصوص علما و فضلای حوزه به «صاحب عروه» شناخته می شود. کتاب مزبور دربرگیرنده ابواب مختلف فقه است و احکام و مسائل شرعی را بیان می کند. این اثر در مجموع، محتوی ۳۲۶۰ مساله درسه جلد تالیف شده و جلد اول آن به ترتیب حاوی این مسائل است: مباحث اجتهاد و تقلید؛ کتاب الطهاره؛ کتاب الصلاه؛ کتاب الصوم؛ کتاب الاعتکاف؛ کتاب الزکاه؛ کتاب الخمس؛ کتاب الحج؛ کتاب الاجاره؛ کتاب المضاربه؛ کتاب المزارعه؛ کتاب المساقات؛ کتاب الضمان؛ کتاب الحواله؛ کتاب النکاح؛ کتاب الوصیه.

مطالب جلد دوم آن نیز عبارت است از: مباحث حرمت ربا؛ مباحث عده و احکام آن؛ کتاب الوکاله؛ کتاب الهبه؛ کتاب الوقف؛ رساله ای کوچک در صدقه بالمعنی الاخص.

جلد سوم آن مشتمل بر کتاب القضاءاست و مسائل آن به نحوی ترتیب یافته که دستیابی به آنها بسیار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقلید بوده است و بسیاری از بزرگان مراجع بر آن حاشیه زده و یا شرحی برآن نوشته اند. عالم پرهیزگار مرحوم شیخ عباس قمی (متوفی ۱۳۵۹۹ ه . ق.  ) بخش اول آن را به فارسی ترجمه کرده است و عالمی دیگر آن را تمام کرده، به نام غایه القصوی فی ترجمه عروه الوثقی به چاپ رسانده است.

شیخ عباس قمی در مقدمه کتاب غایه القصوی چنین می گوید: مدتهابود در خاطرم خطور می کرد که چقدر شایسته و لازم است که برای مکلفین یک رساله جامع فراهم شود که مشتمل باشد بر کثرت فروع ومهمات مسائل و ایشان را در مقام حاجت، از جمع آوردن اسفار و رسائل، بی نیاز کند و اگر چه رساله های عملیه بسیار بود، لیکن در بین آنها ندیدم رساله ای را که از هر جهت جامع و برای کافه مقلدین نافع باشد، مگر دراین اواخر که به رساله شریفه عروه الوثقی فیما تعم به البلوی برخوردم که ازقلم درر بار حضرت حجه الاسلام و آیه الله فی الانام، مبین الحلال والحرام و فقیه اهل البیت علیهم السلام سیدنا الاعظم و ملاذنا المعظم ابوالمکارم مولانا السید محمد کاظم الطباطبائی – ادام الله ظله العالی – بیرون آمده است. من دیدم، الحق همان کتابی است که همیشه دیدار آن را متمنی وطالب و زیارت مثل آن را شایق و راغب بودم، چه آن رساله ای است، سهل التناول و مرغوب، در نهایت جودت تالیف و حسن اسلوب، جامع جمیع رسائل و حاوی کافه مسائل و کافل انواع فروع فقهیه، بل ناسخ رساله های عملیه.

امادرباب زکات از کتاب عروه الوثقی ودرمسئله ۸ براساس آیات وروایت واستنباط دستورات از آنها مصارف استفاده زکات را بیان می کندو  می فرمایدکه استفاده زکات در علوم مستحب وواجب جایز است امام علومی که نه مستحب است ونه واجب مثل فلسفه نجوم و..مصرف زکات جایز نیست.

 العروه الوثقى السید الیزدی ج ۲   ص ۳۰۸
( ۸ مسأله ) : لو اشتغل القادر على الکسب بطلب العلم المانع عنه یجوز له اخذ الزکاه إذا کان مما یجب تعلمه عینا أو کفایه ، وکذا إذا کان مما یستحب تعلمه کالتفقه فی الدین اجتهادا أو تقلیدا ، و إن کان مما لا یجب ولا یستحب کالفلسفه والنجوم والریاضیات والعروض والادبیه لمن لا  یرید التفقه فی الدین فلا یجوز أخذه .

کسی که قادر بر کار کردن می‌باشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار می‌شود [آیا جایز است زکات بگیرد؟] به شرطی گرفتن زکات برای او جایز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی. و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب. برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جایز نیست.

نکاتی درباره این حکم شرعی

۱-وجوهات شرعی هرگزنبایددرفلسفه خرج شودوجایز نیست

۲-کتاب عروه کتابی است که تقریبا همه مراجع تقلید وعلما مانند امام خمینی(ره)برآن حاشه یا شرح زده اند وهیچکدام براین حکم اشکال نگرفته اندبدین معنا که همه مراجع وبزرگان این حکم را که برای فلسفه نبایداز وجوهات شرعیه خرج شودقبول دارندوحکم انها هم چنین است

۳-هرکز وجوهات شرعی را در فلسفه خرج کند ضامن است وباید دوباره دین خود رااداکند

۴-تااین اندازه این حکم ثابت می کندکه فلسفه حتی مستحب هم نیست امابرخی مراجع خواندن آن راقبل از کلام وآگاهی از مبانی تشیع از روایات وقرآن حرام می دانند. مانند آیت الله بهجت (ره)وآیت الله صافی (دام ظله)

۵-شجاعت وآزادگی این عالم بزرگ وصاحب عروه  مانند علامه حلی که جهاد با فلاسفه را واجب می داندازاین علم مجعول وانحرافی پرده برداشته وکدی عظیم را به طرفداران حق وحقیقت می دهد

۶-فلسفه حتی به اندازه تفقه فی الدین تقلیدا هم نمی شود چرا که اگر کسی از روی تقلید بخواهددستورات اسلام را یادبگیرد بازهم جایز است مصرف وجوهات ولی برای فلسفه جایز نیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۵